داخلی
»سخن هفته
چگونه ماهیت اهداف و وظایف یک سازمان را میتوان تغییر داد؟
لیزنا؛ احمد شعبانی، استاد علم اطلاعات و دانششناسی دانشگاه اصفهان: مباحثه دربارۀ مدیریت سازمان ها و چگونگی وظایف و اختیارات مدیر به اساسنامه و هیأت مدیره هر سازمان ارتباط دارد؛چنانچه وظایف مدیر و مدیریت را مبتنی بر خلاقیت، برنامه ریزی، سازماندهی، ایجاد انگیزه، ارتباط،کنترل، و تصمیم گیری دانسته؛ طبیعی است که هر مدیرو عضو هیأت مدیره بایستی بر خط مشی سازمانی تأکید داشته و فرآیند مباحث تخصصی و فنی را در هر سازمان با توجه به اولویت وظایف ترسیم کند.کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان نیز دارای اساسنامه اولیه ای است که بر طبق مادۀ سوم فصل اول آن تآکید بر تأسیس کتابخانه های مخصوص کودک و نوجوان در تهران و شهرستانها؛ کمک به کتابخانه های عمومی موجود، برای ایجاد قسمت های مخصوص کودکان و نوجوانان؛ همکاری با وزارت آموزش و پرورش و وزارت فرهنگ و هنر برای ایجاد توسعۀ کتابخانه های مدارس و کتابخانه های کودکان و نوجوانان و تعمیم وسایل سمعی و بصری و مواردی از این قبیل را به هنگام تأسیس آن مورد نظر قرار داده و بر این روند مدیران سال های ابتدایی تأسیس سازمان در مسیر مزبور حرکت کرده اند . به نحو طبیعی هیأت مدیره به توسط کارگزاران ارشد دولتی و حاکمیت وقت در دهه های متفاوت و در طول زمان گزینش شده و آن افراد موظف به ایفای نقش مطلوب در رویکرد اجرای برنامه های خود بوده اند. در این نوشتار سعی بر این است تا دو گروه از اعضای هیأت مدیره منسوب را در دوران تأسیس کانون (آذر 1344) و آغاز انقلاب اسلامی (بهمن 1357-1358) از منظر تخصص، اشتغال، و پیشینه به معرض آرا آورده؛ چگونگی رویایی آنها را از متن بیوگرافی یا سرگذشت نامه به حوزۀ کتاب،کتابخانه، و آموزش و پرورش مورد شناسایی قرار دهیم.
اعضای هیأت مدیره کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در دورۀ ابتدایی تأسیس (آذر1344):
بر حسب مأخذ معتبر موجود طبق مادۀ هفتم فصل دوم اساسنامۀ کانون، اعضای هیأت مدیره در دورۀ آغازین تأسیس کانون به قرار ذیل معرفی شده اند:
-حسین قدس نخعی (وزیر دربار شاهنشاهی)؛
-مهرداد پهلبد(وزیر فرهنگ و هنر)؛
-هادی هدایتی(وزیر آموزش و پرورش)؛
-دکتر علی اکبر سیاسی(رئیس دانشگاه تهران)؛
-دکتر منوچهر اقبال(رئیس هیأت مدیره و مدیر عامل شرکت ملّی نفت ایران)؛
-عباس مسعوری(رئیس موسسه اطلاعات )؛
-دکتر مصطفی مصباح زاده(رئیس موسسه کیهان)؛
-مدیر کل بانک ملّی ایران؛
-دکتر احسان یار شاطر(مدیر عامل مؤسسه ترجمه و نشر کتاب)؛
-همایون صنعتی زاده(مدیر عامل مؤسسه انتشارات فرانکلین)؛
-محمد دفتری (مدیر عامل انجمن ملی حمایت کودکان)؛
-لیلی امیر ارجمند(علاقه مند به امور کودک)؛
-هما اتحادیه (علاقه مند به امور کودک).(1)
به نحو طبیعی در فهرست مذکور نام های پرآوازه چندی از اقشار متنوع حرفه ای در دورۀ مزبور آشکار است که به این شرح میباشد:
-سرآمدان سیاسی: حسین قدس نخعی(وزیر دربار)؛ دکتر هادی هدایتی(وزیر آموزش وپرورش و وزیر مشاور در امور اجرایی در کابینه های حسنعلی منصور و امیر عباس هویدا)؛ دکتر منوچهر اقبال(رئیس هیأت مدیره و مدیر عامل شرکت ملی نفت ایران و نخست وزیر اسبق)؛
-سرآمدان اقتصادی: مدیر کل بانک ملّی ایران؛
-سرآمدان فرهنگی: مهرداد پهلبد(وزیر فرهنگ و هنر)؛
-سرآمدان مطبوعاتی : عباس مسعوری(رئیس موسسه اطلاعات)؛ دکتر مصطفی مصباح زاده(رئیس موسسه کیهان)؛
-سرآمدان انتشاراتی: دکتر احسان یار شاطر(مدیر عامل مؤسسه ترجمه و نشر کتاب)؛ همایون صنعتی زاده(مدیر عامل مؤسسه انتشارات فرانکلین)؛
-سرآمدان و دوستداران کتابداری کودک و نوجوان: لیلی امیر ارجمند و هما اتحادیه.
در این بخش ضروری است تأملی به موضوع مبذول شود؛ نخست اینکه طیف تخصصی اعضای هیأت مدیره به نحو گسترده ای منظور شده و از همین گسترۀ اعضای مورد گزینش آشکار می شود که علاقه مندی آنها به مواد و متون مکتوب را رجحان می نهند؛ چنانچه حسین قدس نخعی به منزلۀ ریاست هیأت مدیره در منصب وزارت دربار و وزارت امور خارجه(در کابینه نخست مهندس جعفر شریف امامی در دهۀ چهل شمسی) صاحب جریدۀ ندای قدس بوده، یا دکتر هادی هدایتی در منصب وزیر آموزش و پرورش به منزلۀ استاد دانشکده حقوق و دانشکده ادبیات دانشگاه تهران فعال بوده است.در همین راستا ارباب مؤسسات انتشاراتی مانند دکتر احسان یار شاطر و همایون صنعتی زاده جایگاه مناسبی را در حمایت از نشر ادبیات کودکان و نوجوان و توجه به کتابخانه ایفاء کرده؛ به نحوی که در این زمینه می توان به تألیفات آنها در باب شاهنامه برای حوزه نوجوان و مدخل «کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان» در دانشنامه ایرانیکا رجوع کرد. موضوع ثانوی، اهمیتی است که بنیانگذار کانون به نقش بانوان کتابدار و دوستدار کتابخانه در این مجموعه قائل شده؛ از جمله انتصاب لیلی امیر ارجمند رئیس کتابخانه دانشگاه ملی (شهید یهشتی) و کتابخانه شرکت ملی نفت ایران و استادیار گروه کتابداری دانشگاه تهران در این زمینه است. انتخاب هما اتحادیه که همسر دکتر پرویز عدل سفیر کبیر ایران در کانادا و برزیل بوده که صاحب تألیفاتی چند است و اندی در سمت ریاست مؤسسه انتشارات وزارت امور خارجه فعالیت داشته بیانگر تأکید بنیانگذار سازمان بر حیطه های خدمات کتابی و کتابخانه ای در سیاستگذاری کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان دارد.در حاشیه قابل ذکر است در کنار دو بانوی منتخب در هیأت مدیره، چهره برجسته دیگری در حمایت از برنامه های کانون موسوم به هما زاهدی فعال بوده که شأن اجرایی و حمایتی از این سازمان را در آن دوره به شدت فزونی بخشیده است. هما زاهدی نوۀ مؤتمن الملک پیرنیا و همسر داریوش همایون مدیر روزنامه آیندگان وزیر اطلاعات و جهانگردی در کابینه امیر عباس هویدا است که خدمات شایان توجهی را در توسعه و گسترش کتابخانه های کانون صورت بخشید.
از مظاهر قابل توجه اعضای هیأت مدیره آغازین کانون مجرای ارتباطی سازمان به حاکمیت کشور (دربار)،دولت(جنبه های اجرایی)، شریان های اقتصادی(بانک ها و شرکت ملّی نفت ایران)، و زمینه های علمی و فرهنگی (وزارت فرهنگ و هنر دانشگاه تهران) است.
اعضای هیأت مدیره کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در دوره آغازین انقلاب اسلامی(1358):
بر اساس مدارک موجود درباره انقلاب اسلامی ایران، کانون قرار بود ابتداء منحل شود لیکن با آرای شورای انقلاب فرهنگی به کار خود ادامه داد و برقرار ماند. از آنجا که رأی مذکور برای تداوم حیات کانون به توسط شورای انقلاب فرهنگی صادر شد و شورای مزبور بر مؤسسات فرهنگی دوران پهلوی بعد از انقلاب اسلامی ایران ناظر بود، بدیهی است اعضای هیأت مدیره نیز با موافقت آنها تعیین شده که به قرار ذیل بوده است:
-دکتر کمال خرازی(روانشناس و مسئول تبلیغات جنگ)؛
-دکتر عبدالکریم سروش(فیلسوف و استاد دانشگاه)؛
-دکتر علی شریعتمداری(متخصص علوم تربیتی و وزیر آموزش عالی)؛
-دکتر فیض(عضو سازمان یونسکو)؛
-دکتر علی گلزاده غفوری(روحانی و معلم حوزه های تربیتی)؛
-دکتر سید علی اکبر حسینی (روحانی و معلم حوزه های تربیتی)؛
-مصطفی رحماندوست(مدیر فرهنگی و شاعر کودک و نوجوان)؛(2).
از فهرست اسامی آشکار است که سوای دکتر فیض به منزله عضو سازمان یونسکو، دیگر اعضاء به نوعی در حوزۀ علوم تربیتی بهره مند از اقتدار اجرایی و صاحبنظر بوده به ویژه اینکه بینش و دیدگاه آنها مبتنی بر گرایش های نظری مانند فلسفه، معارف، علوم روانی، و برنامه ریزی درسی است؛ یعنی بیشتر آرای نظری و انتزاعی را ترجیح داده و تربیت را بر زمینه های رسمی میسر می دانند. همچنین قانونگذار سعی داشته وابستگی هیات مدیره را از نظر قدرت اجرایی در زمینه های اقتصادی به شورای انقلاب فرهنگی و نه به حاکمیت اجرایی کشور حفظ نماید و بر عملکرد کانون نظارت مستمر داشته باشد. همین رویکرد از اعضای منتخب روحانی در بین هیات مدیره آشکار است که شورای انقلاب فرهنگی سعی دانسته به گسترۀ فکری خاصی اهمیت لازم را قائل شود.
بر این قرار، با توجه به اینکه در انتخاب اعضای هیات مدیره در این دوره و دوره های بعدی با ابعاد متنوع سیاسی، اقتصادی، و فرهنگی مورد نظر واقع نشد، طبیعی است اهداف و اساسنامه کانون به فراموشی سپرده شود و اصولاٌ جنبه های حاشیه ای برای کودکان و نوجوانان ترجیح داده شود.برای ارجاع به سخن مزبور کافی است یکی دو نقل قول و مثال از سخنان اعضای هیأت مدیره به شهادت آورده شود:" این افراد [ اعضای هیات مدیره] واقعاً رویکرد سیاسی و دینی مشخصی داشتند، اما همیشه در جلسات کانون این مطرح می شد که بچه ها سیاسی نیستند...لندرورهایی هم موجود بود که کتابخانه های سیار کانون محسوب می شدند و همه ی آنها را هم به جبهه ارسال کردند"(3)
آشکار است که این سخنان از طنین و آوایی برخاسته که به کتابخانه و کتابداری اهمیتی نداده، و به مرور اعضای آموزش و پرورش جایگزین کتابداران شدند؛همو در تداوم می گوید:
"بسیاری از مدیران کانون... بیشتر سابقه ی آموزش و پرورش دارند تا کار در کانون.اکنون کتابخانه های کانون خیلی فقیر است حتی از نظر کتاب های خود کانون که تازه منتشر می شود."(4)
نتیجه گیری
با وقوع انقلاب اسلامی و دگرگونی های گسترده در روزهای پر تنش انقلاب به نحو طبیعی اهداف و جایگاه مدیران سازمان ها دستخوش تغییرات گردید. از آن جمله تحولات بدون مطالعه و پر فراز و نشیبی که درباره هیات مدیره کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان حاصل شد؛ به قسمی که حضور وزیر آموزش عالی در کابینه موقت و شورای انقلاب فرهنگی و حمایت برخی چهره ها در همان شورا زمینۀ مشارکت و مدیریت برخی صاحبنظران رشتۀ علوم تربیتی را تشدید کرد و به مرور جنبه ها و مقاصد تعلیم و تربیت را با توجه به جنبه های آموزش رسمی در این سازمان جایگزین کرد؛ این موضوع به قسمی بود که کانون به منزله سازمانی ظاهر شد که بر محور آموزش های غیر رسمی پدید آمده بود و بنیانگذاران کانون به توسعۀ کتابخانه و کتابخانه های سیار و کتاب و کتابخوانی تأکید داشتند.بر این قرار در طول زمان کارکنانی به کانون اعزام شد که بر محوریت آموزش رسمی عمل کرده و ساختارها در بطن مراکز پیش دبستانی تعریف می شد، به نحوی که در گام بعدی کانون در پیوند و چارچوب سازمان یافته وزارت آموزش و پرورش باز تعریف گردید، اما به طور صوری قفسه های کتابخانه ها در مراکز فرهنگی مذکور حفاظت و نگهداری شد تا سپر بلای فقدان کتابخانه های آموزشگاهی در مدرسه های کشور باشد که خود نوشته و مقاله دیگری را برای خوانندگان طالب است.
شعبانی، احمد. « کنجکاوی درباره اعضای دوره ی اول و دوم هیأت مدیره کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان: چگونه ماهیت اهداف و وظایف یک سازمان را می توان تغییر داد؟». سخن هفته لیزنا، شماره 621، 28 آذر ماه ۱۴۰۱
منابع:
1.محمود طاهر احمدی.« از شورای کتاب کودک تا کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان(1341-1357).».گنجینه اسناد.پاییز و زمستان 1382(شماره 51و52)،ص 84.
مشکل از جایی دیگر است مشکل تغییر نوع نگاه در چارچوب نگاه لیبرالی به کانون شکل گرفت.در همه جا بخصوص روستاها و مناطق شهرها کتاب و نشریات مورد استقبال کودکان و نوجوانان بود ولی شمای کانون آمدی تبلیغ موسیقی و مجمسه سازی و ...(باهزینه بالا که با جیب مردم نمی خواند کردی)
الان من مادر یک فرزند که کانون می گوید کلاس آموزش مثلا گیتار(که اصلا فایده ای ندارد نسبت به آموزش زبان و حرفه های دیگر)nتومان ...مگه من دیگر به کانون مراجعه می کنم؟؟؟خ ب با ۷۰۰۰تومان عضو یک کتابخانه نهاد می شوم با خدمات خیلی بیشتر از کانون...